کوچینگ به من کمک کرد تا از یک کنترل‌کننده صفر و یک، به یک ناظر پرواکتیو تبدیل شوم. حالا خطاها را فقط شناسایی نمی کنم، بلکه با تحلیل ریشه‌ای، فرآیندهای تولید را بهینه می‌کنم. این اتفاق راندمان خط تولید ما را ۱۸٪ افزایش داد."

متوجه شدم، یکی از اصلی ترین فعالیت های مدیر و رهبری یک تیم حفظ اعتماد و توسعه آن بین اعضای گروه هست که بتونیم در جهت اهداف کلان سازمانی حرکت کنیم.

تونستم مسیر آموزشی خودم رو برنامه ریزی کنم و علاوه بر اینکه برای خودم الهام بخش هر جلسه کوچینگ تونستم این تاثیر رو روی مخاطبان نیز ایجاد کنم و فهمیدم باران نگاه نمی کند که چه کسی کاسه اش پر است چه کسی خالی او پر از رحمت است.

من خیلی تریدر خوبی بودم ولی مهارت های رهبری و مدیرت رو در جلسات عمیقی که با کوچ داشتم تونستم برای خودم کنم و فرآیندهای مدیریت جلسات، منابع انسانی و ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت رو در شرکت جاری کنم.

با جلسات کوچینگ مدیریت و رهبری، تونستم از یک کارشناس فروش حرفه ای به یک تحلیلگر فروش، استراتژیست کسب و کار و راهبر برنامه های فروشی ماهیانه و کمپین ها تبدیل بشم

به عنوان مدیر QA، بزرگترین چالش من، ایجاد فرهنگ کیفیت در تمام سطوح سازمان بود، نه فقط انطباق با قوانین. کوچینگ به من آموخت که چگونه تیم‌ها را توانمند کنم تا خودشان حافظ کیفیت باشند، نه گوشزدهای پیاپی من.

توجه به سلسله مراتب سازمانی برای من سخت بود، ولی در جلسات کوچینگ متوجه شدم که عدم رعایت آن چقدر می تونه برای خودم و سازمان تبعات بدی داشته باشه، و در این جلسات چیزهای زیادی یاد گرفتم مثل کنترل خشم، رفع تعارض های فردی، شناخت اهداف کلان سازمان و ...