کوچینگ چیست؟

کوچینگ از دیدگاه بزرگان

کوچینگ به شراکت کوچ با مراجع در یک فرایند خلاقانه و الهام بخش  که باعث حداکثر رساندن پتانسیل ها شخصی و حرفه ای مراجع می شود اطلاق می گردد. (ICF  فدراسیون بین المللی کوچینگ)

coaching as partnering with clients in a thought-provoking and creative process that inspires them to maximize their personal and professional potential. The process of coaching often unlocks previously untapped sources of imagination, productivity and leadership. 

(ICF – International Coaching Federation )

کوچینگ باز کردن پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود است. این به آنها کمک می کند که یاد بگیرند نه آموزش.  Sir John Whitmore (1937-2017)

 تیموتی گالوی و بینش او در مورد ” بازی درونی ” 

کتاب گالوی، بازی درونی تنیس تفکر در مورد کوچینگ را متحول کرد. او مطرح کرد که بزرگترین موانع موفقیت و دستیابی به پتانسیل درونی است نه بیرونی. بینش او این بود که مربیان می‌توانند با منحرف کردن حواس بازیکن آنها را از گفتگوی درونی و به ویژه صدای انتقادی که می‌گوید “این‌طور نیست! روی خودشان متمرکز کنند! آن را به گونه‌ای دیگر و از زاویه دیگر ببینند!” 

در نتیجه بازیشان بهبود پیدا می کنند. با منحرف کردن حواس آنها از صدای درونی، بدن می تواند تسلط بیشتری روی خود پیدا کند. اینطور به نظر می رسد که اغلب بدنمان دقیقا می داند چه کاری کند وقتی دیالوگ های درونی سرکوب شود. 

گالوی از مثالی استفاده کرد، او از بازیکنان خواست که روی ارتفاعی که به توپ تنیس ضربه می زنند تمرکز کنند، این فعالیت به خودی خود هیچ ربطی به بهبود عملکرد در بازی ندارد، اما این عمل ساده و تمرکز بر روی آن، ندای درون را منحرف می‌کند و بدن توانا را قادر می‌سازد تا کنترل را به دست گیرد. 

فرد آرام شده و پتانسیل محدود نشده را در بازی بکار گیرد لذا بلافاصله عملکرد بازیکن در بازی بهبود می یابد. بینش واقعی گالوی این بود که این فقط در مورد تنیس صدق نمی‌کند، بلکه افراد عموماً در درون خود پاسخ‌هایی برای مشکلات خود دارند.

بنابراین، بخش اساسی کوچینگ این است که به افراد کمک کنیم تا یاد بگیرند که صدای درونی را ساکت کنند و به غرایز یا ناخودآگاهشان اجازه دهند تا بر آن مسلط شوند. گاهی اوقات این به معنای پرت کردن حواس است و گاهی در مورد بررسی «بدترین سناریو» و از بین بردن ترس است.

تفاوت کوچینگ، منتورینگ، مشاوره و روانشناسی

منتورینگ توسط فردی انجام می شود که در خصوص موضوعی خاص دارای دانش و تجربه آزموده است و می تواند راهی را که برای پیشرفت خود استفاده کرده است را برای مراجع خود به اشتراک بگذارد، در صورتی که کوچ با استفاده از ابزارهای قدرتمندی که در اختیار دارد، به مراجع کمک می کند که پتانسیل های درونی خود را کشف کند و نسبت به اقداماتی که برای خود در نظر می گیرد، مسئول باشد تا به بالاترین سطح عملکرد خود در خصوص هدف انتخابی دست پیدا کند.
مشاوره توسط فردی صورت می گیرد، که لزوماً راهی را پیشنهاد می دهد، خود طی ننموده است ولی بر اساس شواهد، مستندات و دانشی که کسب کرده می تواند جهت رسیدن به یک هدف مراجع خود را راهنمایی نماید، کوچ با توجه به اینکه طرز تفکر کوچینگ به او یاد داده است که هر فرد برای هر مسئله آنقدر توانمند است که می تواند، راه حل اختصاصی در خصوص خود را از درونش پیدا کند هیچ گونه راه حل و پیشنهادی را تحت چارچوب کوچینگ ارائه نمی دهد.
روانشناسی در مورد انجام درمان با نگاهی به گذشته است و کوچینگ در مورد ایجاد موفقیت و نگاهی رو به آینده. یک روانشناس به شما کمک می کند تا به آنچه ممکن است دست یابید و به شما کمک می کند تا وضعیت فعلی خود را بهتر کنید، جایی که یک کوچ به شما کمک می کند آنچه را که قابل مشاهده نیست تعریف کنید و به شما در رسیدن به آن کمک می کند و بر وضعیت آینده شما تأثیر می گذارد.

تعریف و ماهیت کوچینگ

• کوچینگ به منظور کمک به مراجع برای تغییر در راهی که انتخاب کرده است همراهی می کند.
• کوچینگ به مراجع کمک می کند تا قدم های استواری به سمت هدفی که می خواهد بدست آورد، بردارد.
• کوچینگ مراجع را در کشف و غلبه به موانع محدود کننده حرکتی خود آگاه می سازد
• کوچینگ برای مسئولیت پذیر کردن افراد نسبت به انتخاب های خود در جهت بالا بردن پتانسیل های عملکردی است.
• کوچینگ شناختی عمیق از خود و توانایی خود را آشکارا با شما در میان می گذارد.
• کوچینگ آگاهی را ایجاد می کند، قدرت انتخاب را فراهم می کند و منجر به تغییر می شود.

مزایای کوچینگ

کوچینگ مزایای زیادی را ارائه می دهد که می تواند بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر مثبت بگذارد. بیایید برخی از مزایای کلیدی را بررسی کنیم:

خودآگاهی تقویت شده: از طریق پرسشگری تأملی و گوش دادن فعال، گوچ ها به افراد کمک می‌کنند تا درک عمیق‌تری از ارزش‌ها، باورها، نقاط قوت و زمینه‌های بهبود پیدا کنند. این افزایش خودآگاهی مراجعان را قادر می‌سازد تا انتخاب‌های آگاهانه و همسو با خود واقعی خود داشته باشند.

وضوح و دستیابی به هدف: یک جنبه اساسی کوچینگ شامل تعیین اهداف واضح و قابل اندازه گیری است که مشخص، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند. کوچ ها در تعیین اهداف، تقسیم آنها به مراحل عملی، و تمرکز و انگیزه ماندن در طول سفر راهنمایی می کنند.

بهبود عملکرد: کوچینگ می تواند عملکرد را به طور قابل توجهی هم از نظر شخصی و هم از نظر حرفه ای افزایش دهد. با استفاده از نقاط قوت، پرداختن به نقاط ضعف و کسب مهارت های جدید، افراد می توانند پتانسیل کامل خود را باز کنند و به نتایج برجسته ای در تلاش های انتخابی خود دست یابند.

افزایش اعتماد به نفس: همانطور که مراجعان به سمت اهداف خود پیشرفت می کنند و در طول مسیر موفقیت های کوچکی را تجربه می کنند، اعتماد به نفس آنها به طور طبیعی افزایش می یابد. مربیان پشتیبانی می‌کنند، دستاوردها را جشن می‌گیرند و به افراد کمک می‌کنند بر شک و تردید خود غلبه کنند، و آنها را قادر می‌سازند تا چالش‌ها را با اطمینان از خود در آغوش بگیرند.

حل موثر مشکل: کوچینگ افراد را به مهارت های قدرتمند حل مسئله مجهز می کند. کوچ ها به مراجعان کمک می کنند دیدگاه های مختلف را کشف کنند، باورهای محدود کننده را به چالش بکشند و راه حل های نوآورانه ای توسعه دهند. این به مراجعان امکان می دهد بر موانع غلبه کنند، تصمیمات آگاهانه بگیرند و موقعیت های پیچیده را به راحتی طی کنند.

تعادل بین کار و زندگی: دستیابی به یک تعادل سالم بین کار و زندگی برای بهزیستی کلی بسیار مهم است. کوچ به افراد در شناسایی اولویت ها، مدیریت موثر زمان و ایجاد استراتژی هایی برای هماهنگ کردن تعهدات شخصی و حرفه ای کمک می کنند.

رویکردهای مختلف مربیگری

کوچینگ رویکردهای مختلفی را در بر می گیرد که هر کدام برای رفع نیازهای خاص طراحی شده اند. برخی از متدولوژی های رایج کوچینگ عبارتند از:

کوچ زندگی: کوچ های زندگی با افراد برای دستیابی به اهداف شخصی، تقویت روابط، مدیریت استرس، و رشد و رفاه شخصی کار می کنند.

کوچینگ اجرایی: با هدف قرار دادن متخصصان در نقش های رهبری، کوچینگ اجرایی بر بهبود مهارت های رهبری، افزایش توانایی های تصمیم گیری و هدایت موفقیت سازمانی و کسب و کارها تمرکز دارد.

مربیگری شغلی: کوچ های شغلی افراد را در کشف گزینه های شغلی، شناسایی نقاط قوت و علایق و ایجاد برنامه های عملی برای دستیابی به آرزوهای شغلی راهنمایی می کنند.

مربیگری عملکرد: کوچ های عملکرد به افراد در بهبود عملکرد در زمینه‌های خاص، مانند ورزش، سخنرانی در جمع یا فعالیت‌های هنری، با ارائه راهنمایی‌های متخصص و استراتژی‌های مناسب کمک می‌کنند.

کوچینگ چگونه کار می کند؟

کوچینگ بر این فرض عمل می کند که افراد منابع و پتانسیل درونی برای دستیابی به اهداف خود و غلبه بر چالش ها را دارند. این یک فرآیند مشارکتی و مشتری محور است که معمولاً از یک چارچوب ساختاریافته پیروی می کند. در اینجا مروری بر نحوه عملکرد کوچینگ است:

1. ایجاد رابطه مربیگری:

سفر کوچینگ با ایجاد یک رابطه و اعتماد قوی بین کوچ و مراجع آغاز می شود. این اغلب شامل یک جلسه مشاوره یا کشف اولیه است، جایی که کوچ و مراجع انتظارات خود را مورد بحث قرار می دهند، اهداف را روشن می کنند و تعیین می کنند که آیا آنها برای همکاری با یکدیگر مناسب هستند یا خیر.

2. تعیین اهداف واضح:

کوچینگ حول محور هدف گذاری می چرخد. در مراحل اولیه، کوچ و مراجع با هم کار می کنند تا اهداف خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) را تعریف کنند. این اهداف به‌عنوان پایه‌ای برای فرآیند کوچینگ عمل می‌کنند و یک جهت روشن برای پیشرفت مشتری فراهم می‌کنند.

3. ارزیابی واقعیت فعلی:

برای به دست آوردن درک جامع از وضعیت فعلی مراجع، کوچ از تکنیک های مختلفی مانند گوش دادن فعال، پرسشگری قدرتمند و ارزیابی استفاده می کند. این مرحله شامل بررسی نقاط قوت، ارزش‌ها، باورها و چالش‌های مراجع است که ممکن است مانع پیشرفت شوند.

4. ایجاد برنامه های اقدام:

هنگامی که اهداف مراجع و واقعیت فعلی مشخص شد، کوچ با مراجع برای ایجاد یک برنامه اقدام سفارشی همکاری می کند. این طرح گام ها، استراتژی ها و منابع خاص مورد نیاز برای حرکت به سمت نتایج مورد نظر را مشخص می کند. کوچ به مراجع کمک می کند تا اهداف بزرگتر را به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کند تا از پیشرفت و حرکت اطمینان حاصل شود.

5. جلسات منظم مربیگری:

کوچینگ معمولاً شامل یک سری جلسات منظم است که می تواند به صورت حضوری، تلفنی یا از طریق ویدئو کنفرانس انجام شود. تعداد و مدت جلسات ممکن است بسته به نیازها و ترجیحات مراجع متفاوت باشد. در طول این جلسات، کوچ فضای امن و بدون قضاوت را برای مراجع فراهم می کند تا چالش ها را بررسی کند، در مورد پیشرفت بحث کند و بازخورد و راهنمایی دریافت کند.

6. بکارگیری تکنیک های کوچینگ:

کوچینگ از طیف وسیعی از تکنیک ها و رویکردهای متناسب با اهداف و نیازهای خاص مراجع استفاده می کنند. اینها ممکن است شامل گوش دادن فعال، پرسش‌های قدرتمند، چارچوب‌بندی مجدد دیدگاه‌ها، ارائه بازخورد سازنده، ارائه پشتیبانی و مسئولیت‌پذیری، و به چالش کشیدن باورهای محدودکننده باشد. مربیان همچنین به مراجعان کمک می کنند تا مهارت های جدید را توسعه دهند، بر موانع غلبه کنند و دیدگاه های جایگزین را کشف کنند.

7. ندازه گیری پیشرفت و ارزیابی:

کوچینگ نتیجه گرا است و مربیان مرتباً پیشرفت مراجع را در جهت اهدافشان ارزیابی و ارزیابی می کنند. این ممکن است شامل بررسی مراحل اقدام، تجلیل از دستاوردها، شناسایی زمینه های بهبود و تعدیل استراتژی ها در صورت لزوم باشد. جلسات بازخورد و بازتاب منظم به مراجعان کمک می کند تا بینش خود را به دست آورند، انگیزه خود را حفظ کنند و در مسیر خود باقی بمانند.

8. پایان و ادامه:

همانطور که رابطه کوچینگ پیشرفت می کند و مشتری به نتایج دلخواه خود می رسد، فرآیند کوچینگ با یک جلسه پایانی به پایان می رسد. این به مراجع و کوچ اجازه می دهد تا در مورد سفر فکر کنند، رشد و دستاوردها را تصدیق کنند و درباره استراتژی های حفظ پیشرفت و به کارگیری مهارت های آموخته شده در آینده بحث کنند. برخی از مراجعان ممکن است انتخاب کنند که برای کشف اهداف یا چالش های جدید به کوچینگ مداوم ادامه دهند.

نتیجه گیری

به طور کلی، کوچینگ فرآیندی پویا و دگرگون‌کننده است که افراد را قادر می‌سازد تا از پتانسیل خود بهره ببرند، وضوح را به دست آورند، اقدام کنند و به اهداف خود دست یابند. از طریق حمایت و راهنمایی یک کوچ حرفه ای ، مراجعان می توانند چالش ها را مرور کنند، بر محدودیت ها غلبه کنند و قابلیت های واقعی خود را باز کنند.

کوچینگ به عنوان یک کاتالیزور قدرتمند برای رشد شخصی و حرفه ای ظاهر شده است